رفتن به محتوای اصلی
فروش بیشتر با ایجاد حس ترس در مشتری

افزایش فروش با ایجاد ترس

افزایش فروش با ایجاد ترس

بعضی ازتکنیک های افزایش فروش در ویژگیهای روانشناسی انسان ریشه دارند و به کمک آنها می توانید مخاطب هدف خود را به واکنش فوری ترغیب کنید یکی از آن ها افزایش فروش با ایجاد ترس در مشتریان است.

ما از لحاظ شیمیایی برنامه ریزی شدیم تا نسبت به ترس در سطوح اولیه واکنش نشان دهیم چه فردی بر رویتان چاقو کشیده یا اینکه تعداد فروشتان در این دوره کم شده ، مغزتان برای ایجاد پاسخی تن به تن شروع به پمپاژ مواد شیمیایی به بدنتان می کند.

بازرگانان و مبلغان مدت زیادیست که بر روی این مسئله حساب بازکرده اند در زمینه فروش ، ترس فوریت لازم را برای بستن معامله ای بهتر و یا قانع کردن یک مشتری احتمالی برای بازکردن ، خواندن و پاسخ دادن به ایمیل شما ایجاد می کند.

اول از همه شما باید ترس های فرد مقابل را شناخته و درک کنیدارائه یک سری از سناریو های کاری ترسناک انگیزه بخشی از روش ترس به حساب نمی آید بلکه فقط تشدید ترس های قدیمیست.

برای مثال : بخش IT امروزه یکی از زمینه های اصلی برای انگیزه بخشی از راه ترس است. حال فشار روی شرکت ها برای کم کردن هزینه هاست و ده ها راه احتمالی وجود دارند که مدعی انجام این کار هستند و بسیاری از آنها همین نتایج را برای مشتریان نیز پیشنهاد می کنند ارزان تر و سریع تر از سیستم های قدیمی و گران قیمتی که هنوز هم استفاده می شوند.

زمانی که نقاط ضعف را پیدا کردید آنهایی را که به راه حل پیشنهادی شما برای مشتری احتمالیتان مربوط هستند انتخاب کنید اگر عملکرد سریع نقطه قدرت محصول شماست و روند کار کند چیزیست که مشتری شما از سیستم در حال استفاده خود شکایت دارد.

بر روی نقاط ضعفی که از کندی سرعت ناشی می شوند ،مانند هزینه های بالاتر، فرصت های از دست رفته و سایر نتایجی که ممکن است به آن اهمیت داده و یا درباره آن شکایت داشته باشند متمرکز شوید.

 

ترس ها را اولویت بندی کنید

فکر کنید که شما یک شرکت نرم افزاری تجارت الکترونیک هستید سعی به خورده فروشی اینترنتی دارید و با دو مشکل بزرگ روبرو هستید بهبود بخشی به امنیت در پرداخت و گسترش  بازارتان برای خدمات رسانی به چندین کشور هر دو موضوعاتی مرتبط هستند ولی امنیت ضعیف و داده های آسیب دیده اعتماد مشتریان را به هر خرده فروشی از بین می برد.حضور نداشتن در فرانسه نتایج منفی کمتری داشته و از این رو فوریت آن به عنوان سناریوی ایجاد ترس کمتر به نظر می رسد.

میتوانید این گام را با تقسیم بزرگترین ترس های مشتریان احتمالی خود با مربوط ترین گزینه هایی که ارائه می دهید پیش ببرید اگر شما نرم افزار تجارت اینترنتی ارائه می دهید ، شانس شما این است که امنیتی قابل اطمینان ایجاد شده در زمینه خود داشته باشید.

این حقیقت را درست به اندازه ی خطرات امنیت ضعیف در نظر بگیرید تا مشتری احتمالیتان متوجه نقطه ضعف خود شده و همچنین متوجه شود که چگونه خدمات شما می تواند به حل آن کمک کند.

 

دقیق باشید

اینکه شما چطور درباره ترس های مشتریان صحبت می کنید دقیقا به قدر اینکه چطور آنها را اولویت بندی می کنید مهم است. می خواهید فوریت جریان را ابراز کنید ولی در نظر داشته باشید که موثر ترین نوع ترس ، ترسی دقیق و واقع گرایانه است. اگر اولین چیزی که به مشتری آینده خود می گویید این باشد که  هکر ها هفته آینده تمام اطلاعات مشتریانتان را خواهند دزدید به احتمال زیاد نم یتوانید خیلی دوام بیاورید.

مگر اینکه مدارکی برای اثبات ادعای خود داشته باشید ادعاهایی از این قبیل موجب می شود خریدارتان حالت دفاعی گرفته و به سرعت موجب ضربه به اعتبارتان می شود و همچنین هرگونه شانسی برای ایجاد اعتماد متقابل را از بین می برید.

نسخه ضعیف تری از این شرایط را می توان اینگونه بیان کرد” شما هرگز نخواهید دانست که چه زمانی فردی سعی در دزدیدن اطلاعات مشتریانتان دارد ، برای همین ایمن سازی بخش پرداختتان اهمیت ویژه ای  دارد  این پیام همچنان حس فوریت را القا می کند ولی خطر موجود به عنوان احتمالی واقع گرایانه ارائه شده که با اقدامات مناسب قابل پیشگیری است.

به طور کلی  باید مراقب باشید که مشتریان آینده خود را درباره چیزی مواخذه نکنید زیرا این تنها به آنها حالت دفاعی می دهد به جای این کار سعی کنید سناریوهای مشابهی را که از سایر مشتریان خود شنیده اید برای انتقال این مشکل القا کنید.

 

کار خود را با هیجان تمام کنید 

زمانی که مطمئن شدید نقاط ضعف آنها با پیشنهادات شما همگام هستند زمان آن رسیده که کمی هیجان ایجاد کنید مشتریتان چه اکتشافات و یا پیشرفت هایی را بعد از صحبت با شما خواهد یافت؟ این اقدامات مثبت چه تاثیری بر کل کسب و کار آنها خواهد داشت بیایید اشاره ای به مثال کارت خرید داشته باشیم خورده فروش چه منافعی را با ابراز نگرانی درباره امنیت در روند پرداخت در مقابل رقیبان خود خواهند یافت.

حتی زمانی که هدفتان اشاره به نقطه ضعف ها و یا نا امنی ها نیست ترس در مشتریان هنوز هم می تواند نیرویی قدرتمند در فروش باشد این موضوع یکی از بزرگترین برتری ها درباره این تاکتیک خاص است فقط کافیست با درایت انتخاب کنید چه زمانی و چگونه از آن استفاده کنید.

کنجکاوی

تحریک حس کنجکاوی یکی از ابزارهای قدرتمند موجود در جعبه ابزار بازاریاب ها و فروشندگان است که استفاده از آن به نوبه خود می تواند جالب باشد. اگر ایمیل شما به یکی از مشکلات مشتری بالقوه یا نیاز خاص وی اشاره می کند، تمایل او به سر در آوردن از کل ماجرا باید هر تردید احتمالی برای واکنش نشان دادن به ایمیل تان را از بین ببرد.

به عنوان مثال، فرض کنید که می خواهید به خریدار اطلاع بدهید که استراتژی یا ایده ای دارید که می تواند در بخشی از کسب و کار وی تفاوت عمده ای را ایجاد کند. به خاطر داشته باشید که باید کنجکاوی مخاطب خود رابه اوج برسانید، بنابراین این اطلاع رسانی را باید به شکل یک تیزِر انجام بدهید تا مشتری تحریک شود که قدم بعدی مورد نظر را بردارد. مثلاً می توانید چیزی شبیه به این را امتحان کنید: «من ایده ای دارم که می تواند صدها مشتری راغب صلاحیت سنجی شده را به سمت تیم فروش شرکت شما جذب کند. خیلی دوست دارم که این ایده را با شما در میان بگذارم.»

به علاوه می توانید پیشنهاد بیان نکاتی که به سایر مشتریان تان کمک کرده یا توصیه هایی برای پیش افتادن از رقبای خریدار را نیز ارائه کنید. مثلاً ایمیل شما می تواند چنین سوالی را مطرح کند: «ما به [شرکت رقیب] کمک کردیم تا درآمد ناشی از فروش خود را در سال گذشته تا ۶۳ درصد افزایش بدهد. آیا می خواهید بدانید که آیا شرکت شما هم می تواند نتایج مشابهی را کسب کند؟»

Web Master

برای این نوشته 0 نظر ثبت شده است

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

برگشت به بالا