کوچینگ فروش رویکردی نوین و موثر برای ارتقاء عملکرد تیمهای فروش است. این مقاله به بررسی ابعاد مختلف کوچینگ فروش میپردازد و نشان میدهد که چگونه با شخصیسازی، فناوریهای نوین و روانشناسی عمیقتر میتوان به نتایج چشمگیری در فروش دست یافت.
شاخص های تقسیم بندی بازار هدف
آشنایی با انواع تقسیم بندی بازار
بخش بندی بازار یا همان طبقه بندی بازار یکی از قدیمیترین ترفندهای بازاریابی بیان شده در کتب و متون است. با گستردهتر شدنِ جمعیت و ترجیح مشتریان و دسترسی بیشتر به گزینههای رقابتی، بخش بندی بازار در هر کسبوکار یا طرح بازاریابی اهمیت زیادی یافته است. در واقع، صاحبان کسبوکارها با در نظر گرفتنِ بخش بندی بازار، اقدام به تولید و عرضهی محصولات خود میکنند. ما نیز در اینجا به توضیح انواع مختلف بخش بندی بازار و کاربردهای هر یک از آنها میپردازیم.
به منظورِ دستهبندیِ آنچه مشتری میخواهد، ۳ روش وجود دارد که با عنوان نیازها، خواستهها و تقاضاها شناخته میشود، ولی برای تصمیمگیری در مورد نیازها، خواستهها و تقاضاها ابتدا باید بخش بندی بازار را انجام دهید. نخستین گام در بخش بندی بازار، تعیینِ نوع مشتریای است که محصول شما را به محصولات دیگر، ترجیح خواهد داد و بر همین اساس، آن مشتری در بخشی قرار دارد که قصد دارید محصولات خود را به آن عرضه کنید. چه کسی محصول شما را میخواهد و آیا تمایل او برای خرید محصول شما در بخش نیازها، خواستهها یا تقاضاها قرار میگیرد. شما باید پس از تصمیمگیری در مورد محصولی که قصد دارید تولید کنید، در مورد بخش بندی بازار تصمیمگیری کنید.
چهار نوعِ مختلفِ بخش بندی بازار وجود دارد که همگی آنها از نظر اجرا در دنیای واقعی با یکدیگر متفاوت هستند. در ادامه به توضیح در مورد هر یک از این بخش بندیها میپردازیم.
تقسیم بندی جغرافیایی
تقسیم بندی بازار بر اساس پایه جغرافیا تقسیم بندی جغرافیایی گفته می شود اما دلیل اهمیت این مدل برای تیم های بازاریابی چیست باید توجه داشته باشید که نیازهای مردم بر اساس منطقه جغرافیایی محل سکونت، می تواند متحمل تغییر و تفاوت های واضح شود.
برای مثال تقاضا در مورد بطری های آب معدنی در مناطقی که با کمبود آب رو به رو هستند ، بسیار بیشتر خواهد بود همچنین ممکن است دلیل تقاضا برای استفاده از یک کالا و یا خدمت مشابه نیز بر اساس منطقه جغرافیایی متفاوت باشد. تقسیم بندی جغرافیایی، فرصت شخصی سازی گروه های مختلف را در روند تقسیم بندی بازار در اختیار تیم های بازاریابی قرار می دهد.
ممکن است که یک شرکت، در کشورهای سردسیر برای فروش وسایل گرمایشی بازاریابی کند، در حالی که همان شرکت در کشورهای گرمسیر برای فروش سیستمهای تهویهی مطبوع بازاریابی میکند؛ بنابراین بسیاری از شرکتها از بخش بندی جغرافیایی بهعنوان پایه و مبنایی برای بخش بندی بازار استفاده میکنند. این نوع بخش بندی، سادهترین نوع بخش بندی است، ولی در دههی گذشته از این نوع بخش بندی در مواردی استفاده شد که صنایع جدید بودند و دسترسی کمتر بود. امروزه، دسترسی بالاست، ولی هنوز هم زمانی از اصول بخش بندی جغرافیایی استفاده میشود که در حال گسترش کسبوکار هم در مناطق محلیتر و هم مرزهای بینالمللی باشید.
تقسیم بندی جمعیتی
تقسیم بندی بر اساس اصول جمعیت شناسی، بازار را طبق الگوهای خاصی مانند سن، جنس، وضعیت تاهل، درآمد، اندازه خانواده، درآمد، دین، نژاد، وضعیت اشتغال و ملیت طبقه بندی می کند.
این مورد نیز یکی از معمول ترین روش های تقسیم بندی بازار در میان متخصصین بازاریابی به شمار می رود و از آن به کرات استفاده می شود. تقسیم بندی جمعیتی به ویژه در صنایع خودروسازی ، محصولات آرایشی، گوشی های هوشمند و پوشاک کاربرد دارد. اعتقاد بر این است که رفتار خرید مشتریان به شدت تحت تاثیر فاکتورهای جمعیتی خواهد بود و بهره برداری از این متغیرها در نهایت به نفع کسب و کار تمام می شود.
بخش بندی بازار بر اساسِ ویژگیهای جمعیتشناختی را میتوان در بازار خودرو مشاهده کرد. در بازار خودرو، محدودههای قیمت متفاوتی برای خودروهای تولید شده وجود دارد. برای نمونه، شرکت ماروتی در محدودهی قیمت پایینی فعالیت و خودروهایی برای مردم عادی تولید میکند. در مقابل، آئودی و بیامدبلیو از محدودهی قیمت بالایی برخوردارند و بنابراین، خریداران گرانترین و بهترین محصولات را هدف قرار میدهند. در این مورد، بخش بندی بازار، بر اساس وضعیت اقتصادی مصرفکنندگان انجام میشود که یکی از ویژگیهای جمعیتشناختی به شمار میرود. به همین ترتیب میتوان از متغیرهای سن، مراحل چرخهی زندگی، جنسیت، درآمد و غیره برای بخش بندی بازار بر اساس ویژگیهای جمعیتشناختی، استفاده کرد.
تقسیم بندی رفتاری
همچنین می توان بازار را بر اساس رفتار، الگوی مصرف، اولویت ها ، انتخاب ها و تصمیم گیری های مخاطبان دسته بندی کرد. هر بخش معمولا طبق سطح آگاهی مشتریان از یک محصول و همینطور میزان استفاده از آن ، جداسازی خواهد شد. در واقع شناخت محصول و سطح بهره برداری از آن به طور مستقیم ، رفتار خرید یک فرد را تحت تاثیر خود قرار می دهد.
مخاطبان را می توان در هر کدام از دسته های زیر طبقه بندی کرد :
– آنهایی که محصول را می شناسند
– آنهایی که شناخت کافی از محصول ندارند
– مشتریان سابق
– مشتریان بالقوه
– مشتریان کنونی
– مشتریانی که برای بار اول با محصول مورد نظر آشنا شده اند
همچنین می توان مخاطبان را به دسته های دیگری مانند وفادار به محصول، خنثی و یا رقابتی نیز دسته بندی کرد. امکان تعریف زیرگروه های مختلف بر اساس نحوه مصرف هم وجود خواهد داشت. به عنوان مثال یک فرد ورزشکار ممکن است نوشیدنی های انرژی زا را با هدف دریافت انرژی بیشتر مصرف کند، در حالی که برای یک فرد عادی طعم اهمیت بالاتری داشته باشد.
تقسیم بندی روانشناختی
این مدل از طبقه بندی بازار ، مخاطب را بر اساس شخصیت، سبک زندگی و نگرش وی طبقه بندی می کند. در واقع اعتقاد بر این است که رفتار خرید مشتریان در این روش با توجه به تیپ شخصیتی وی و همچنین سبک زندگی جهت دهی می شود.
شخصیت ترکیبی از ویژگی هایی است که یک فرد منحصر به فرد را شکل داده و متشکل از عادات، صفات، نگرش و خلق و خو خواهند بود. سبک زندگی نیز چگونگی عملکرد یک شخص در دنیای فردی و اجتماعی را توضیح می دهد.
شخصیت و سبک زندگی دو فاکتور مهمی هستند که تصمیم گیری های فردی به منظور خرید یک کالا و یا خدمت را به شدت تحت تاثیر قرار خواهند داد. برای مثال برخی از امکانات مانند سیستم خنک کننده در هر اتاق از یک خانه برای یک فرد به صورت وضعیتی لوکس و برای فردی دیگر کاملا عادی محسوب می شود.
برای این نوشته 0 نظر ثبت شده است