بازاریابی محتوا پادشاه است

چرا بازاریابی محتوا پادشاه است وقتی از استراتژی های بازاریابی صحبت می شود؟ بازاریابی محتوا به تازگی پادشاه شده است ، دربازاریابی بیش از حد از موتور جستجوگر ، روابط عمومی و حتی تبلیغات چاپی ، تلویزیونی و رادیویی به عنوان ابزاری برای بازاریابی مطلوب برای کارآفرینان تجاری امروز استفاده می شود.

اواخر تابستان امسال ، Hive Fire ، کمبریج ، کمپانی راه حل های بازاریابی اینترنتی مستقر در انبوه ، نزدیک به 400 متخصص بازاریابی را در مورد وضعیت، تجارت به تجارت یا B2B در بازار بررسی کرد و کشف کردند که بازاریاب ها از بازاریابی سنتی عقب نشینی می کنند. تاکتیک هایی مانند بازاریابی جستجو و بازاریابی محتوا را به عنوان تاکتیک پرکاربرد در جعبه ابزارهای تبلیغاتی برند خود قرار داده اند. مطابق این بررسی ، مطابق گزارش بررسی روندهای بازاریابی Hive Fire’s B2B Hive Fire ، براساس این بررسی ، دو برابر بیشتر بازاریابان B2B اکنون بازاریابی محتوا را انجام می دهند.

بنابراین بازاریابی محتوا دقیقاً چیست؟ این ایجاد و انتشار محتوای اصلی – از جمله پست های وبلاگ ، مطالعات موردی ، مقالات سفید ، فیلم ها و عکس ها – به منظور تولید آگهی ، ارتقاء آگهی از برند ، و قرار دادن تخصص موضوع در شرکت است. محققان HiveFire دریافتند که 82 درصد چشمگیر بازاریابان B2B اکنون از بازاریابی محتوا به عنوان یک استراتژی در برنامه های بازاریابی خود استفاده می کنند. بازاریابی موتور جستجو با 70 درصد در رتبه دوم قرار دارد و پس از آن 68 درصد وقایع ، روابط عمومی 64 درصد و از تبلیغات چاپی / تلویزیونی و رادیویی  32 درصد استفاده می شود.

در اینجا بخوانید :بازاریابی تلفنی چیست؟

هفتاد و هشت درصد از پاسخ دهندگان گفتند که هدایت فروش و پیشرو بودن ، هدف اصلی بازاریابی سازمان آنها و به دنبال آن افزایش آگاهی از برند و ایجاد یا حفظ رهبری فکری (هر دو با 35 درصد) است. 28 درصد دیگر گفتند که هدف اصلی آنها افزایش ترافیک وب است و 24 درصد گفتند که این بهبود نتایج جستجو است.

بخشی از محبوبیت بازاریابی محتوا ، توانایی آن در تولید محتواهای واجد شرایط و در عین حال چشم انداز در یک محیط مارک دار، بدون ایجاد بودجه است. تقریبا نیمی از بازاریابان در مصاحبه گفتند که کمتر از یک سوم بودجه خود را به چنین مخارج بازاریابی اختصاص می دهند. علاوه بر فرومایگی ، بازاریابان B2B همچنین بر این باورند که بیشتر مشتریان و چشم اندازهای آنها بصورت آنلاین است ، به همین دلیل آنها تلاشهای بازاریابی خود را در اینترنت متمرکز می کنند.

سرانجام ، این نظرسنجی نشان می دهد که “محتوای محتوا” – که به عنوان فرایند یافتن ، سازماندهی و به اشتراک گذاری محتوا تعریف می شود – همچنان به عنوان استراتژی برتر بازاریابی ، از 17 ماه گذشته به 17 درصد افزایش یافته است. نزدیک به 70 درصد متصدیان محتوا می گویند کمبود وقت مانع تلاش آنها می شود ، 66 درصد گفتند عدم وجود محتوای اصلی و با کیفیت یک اشکال اساسی است. 38 درصد دیگر می گویند مشکل در اندازه گیری نتایج مانع است و 37 درصد می گویند کارنکردن کارکنان، مانع است.
علی رغم این مسائل ، این نظرسنجی روشن می کند که بازاریابی محتوا مهم تر می شود ، چه در سایر مشاغل و چه برای عموم مردم، با اهمیت می شود.

 بازاریابی محتوا باید در قلب استراتژی بازاریابی شما باشد ، به شما این امکان را می دهد تا با مخاطب هدف خود رابطه برقرار کنید ، هزینه بازاریابی خود را کاهش داده و ارزش زندگی مشتری خود را افزایش دهید.

بازاریابی محتوا چیست؟

در ابتدا، اجازه دهید بازاریابی محتوا را تعریف کنیم. طبق گفته مؤسسه بازاریابی محتوا ، بازاریابی محتوا “… رویکردی استراتژیک برای بازاریابی است که بر ایجاد و توزیع محتوای ارزشمند ، مرتبط، مداوم جهت جذب و حفظ مخاطب، تعریف شده و در نهایت بر هدایت اقدامات سودآور مشتری متمرکز است.”

بیایید این مسئله را با کلمات ساده برای شما تقسیم کنیم. بازاریابی محتوا یک استراتژی بلند مدت است با هدف ایجاد یک رابطه محکم با مخاطب هدف شما با تهیه مطالب باکیفیت و بسیار باکیفیت که در هر زمان ممکن است بسیار مرتبط باشد. اصولاً بازاریابی محتوا راهی است برای نشان دادن مشتریان خود که در واقع به آنها اهمیت می دهید ، در واقع این مورد تبلیغ یک طرفه نیست که فقط یک محصول یا خدمات را جلوی چشمان آنها بگذارد.

جالب اینجاست که اینستاگرام که به عنوان یک بستر محتوا ایجاد شده است ، اکنون به یک بستر تبلیغاتی تبدیل شده است ، جایی که به اصطلاح افراد تأثیرگذار فقط برای تبلیغ محصولات ، از دست دادن هویت خود و برخلاف روابطی که در ابتدا با پیروان خود ساخته اند ، دستمزد می گیرند.

وقتی به آن فکر می کنید ، محتوا  باید در قلب هر کاری که انجام می دهید باشد. اگر در کلیه ستون های بازاریابی دیجیتال شما یافت نشد ، در حال انجام کار اشتباهی هستید:
بازاریابی رسانه های اجتماعی: استراتژی بازاریابی محتوا قبل از استراتژی رسانه های اجتماعی شما ارائه می شود.

SEO: موتورهای جستجو پاداش می دهند که به طور مداوم محتوای با کیفیت را منتشر می کنید.

روابط عمومی: راهبردهای موفقیت آمیز روابط عمومی ، موضوعاتی را که خوانندگان به آن اهمیت می دهند ، پرداخته و نه به تجارتشان.

 PPC: (پرداخت به ازای هر کلیک): برای کار با PPC ، شما به محتوای عالی در پشت آن نیاز دارید.

بازاریابی ورودی: محتوا برای هدایت ترافیک ورودی و هدایت مهم است.

بازاریابی محتوا مربوط به احساسات است.

امروز ، بیش از گذشته ، مردم می خواهند احساس کنند که شما به آنها اهمیت می دهید. جهان بلندتر و پر سروصدا است ، هر نوع اطلاعات را می توان در میلی ثانیه یافت و توجه، ارزشمندترین منبع ما است.

بازاریابی محتوا بهترین راه برای رسیدن به آن هدف است. در روز و سن ما ، نیازی به تجارت نیست که بتواند مشخصات و عملکرد یک محصول یا خدمات را بفروشد. فروشنده Caveat و Caveat Emptor بدان معنی است که امروزه خریدار آینده نگر شما بیشتر از محصولات فروش خود، از محصول شما خبر دارد و آنها فقط در صورت نیاز برای خرید محصول شما پیش شما می آیند.

برخی از چهره های Marketo در زیر:

خریدار متوسط ​​قبل از تماس با یک نام تجاری یا فروشنده ، 60 تا 90 درصد قیف فروش سنتی را راهنمایی می کند.

در اینجا بخوانید:همه چیز درباره بازاریابی تلفنی حرفه‌ ای

81٪ از خریداران قبل از پیاده روی در یک فروشگاه به صورت آنلاین تحقیق می کنند.

مصرف کنندگان به طور متوسط ​​79 روز را صرف انجام تحقیقات آنلاین قبل از خرید می کنند.

در حالی که این مصرف کنندگان تحقیقات خود را به صورت آنلاین انجام می دهند ، اینجا جایی است که بازاریابی محتوایی شما به بازی می آید. بیایید بگوییم تولد شرکای مشتری بالقوه در حال نزدیک شدن است و آنها از ایده های خود خارج شده اند. به طور معمول ، آنها به گوگل می روند و چیزی شبیه به “ایده های تولد برای شریک زندگی من” را تایپ می کنند. در این مرحله ، شما به عنوان یک بیزینس می خواهید یکی از پست های وبلاگ با عنوان “پنج مورد از بهترین هدیه برای فرد دوست داشتنی من” در آن ظاهر شود. آن خریدار بالقوه می تواند مطالب جالب را بخواند که احساسات را برانگیزد و بلافاصله آن وفاداری را برای شما ایجاد کند که آنها را برای خرید محصول یا خدمات شما هدایت کند.

بازاریابی محتوا ماراتن است و نه حداکثر سرعت

ما قبلاً بازاریابی محتوا را به عنوان یک استراتژی بلند مدت و ایجاد روابط تعریف می کردیم. آخرین باری که من بررسی کردم این موارد در چند ساعت یا چند روز امکان پذیر نبود، اما بیشتر شبیه ماه ها و سال هاست.

همانطور که در بالا ذکر شد، مصرف کنندگان به طور متوسط ​​79 روز را صرف انجام تحقیقات آنلاین قبل از خرید می کنند. این بدان معناست که شما به عنوان شغلی باید اطمینان داشته باشید که در هر مرحله از تحقیق ، هرچه سریعتر در رادار آنها ظاهر شوید ، برای هر نوع کلمه کلیدی که جستجو می کنید و مربوط به شما است.

این امر نیاز به تحقیقات گسترده ، درک آنچه افراد جستجو می کنند ، حجم این جستجوها برای اولویت بندی کلمات کلیدی ، دوره هایی که افراد در آن جستجو می کنند ، و غیره است. مطمئن باشید که بسیاری از این تحقیقات به راحتی و از طریق ابزارهایی مانند Google Keyword Planner یا کلمات کلیدی در همه جا قابل انجام است. سپس باید یک استراتژی محتوا بسازید و مطالب خود را به صورت هفتگی برنامه ریزی کنید.

تا زمانی که مشتریان بالقوه شما تصمیم به خرید می گیرند ، وفاداری آنها قبلاً به عهده شماست. آنها محصول یا خدمات شما را خریداری کرده و آن را نسبت به گزینه های رقبا ترجیح می دهند.

مزایای بازاریابی محتوا

ما قبلاً به دو مورد از آنها اشاره کردیم و مطمئناً امیدوارم که تاکنون بتوانید مزایای بازاریابی محتوا را به وضوح درک کنید:

افزایش آگاهی از برند، منجر به فروش بیشتر: از آنجا که چشم انداز و خریداران در جستجوی وب برای پاسخ به سؤالات و راه حل های مربوط به مشکلات خود ، برند شما ظاهر می شود.

مشتریان بهتر و وفادارتر: بازاریابی محتوا به ایجاد برند، بیشتر به عنوان رهبر فکری در صنعت شما کمک می کند و این باعث تقویت روابط با خریداران می شود.

صرفه جویی در هزینه: این یک استراتژی کوتاه مدت نیست ، اما با گذشت زمان ، کتابخانه ای از مطالب عالی در دستیابی به رهبران واجد شرایط تر و خریداران علاقه مند خواهید داشت ، بنابراین بازاریابی مخارج شما را کاهش می دهد.

برای یادآوری اینکه ، شما یک وبلاگ کوچک دارید یا یک شرکت چند ملیتی را اداره می کنید ، بازاریابی محتوا باید در قلب استراتژی بازاریابی شما باشد و در درازمدت به شما امکان می دهد تا با مخاطب هدف خود رابطه ای وفادار برقرار کنید و هزینه بازاریابی شما را به همراه آورد. CLTV (افزایش و کاهش ارزش عمر مشتری). من همیشه توصیه می کنم آن محتوا را به خصوص در روزهای اولیه ایجاد کنید زیرا هیچ کس بهتر از خودتان محصول یا خدمات شما را شناسایی و درک نمی کند. علاوه بر این ، انجام کارها در خانه نیز با مخاطب هدف شما بهتر تعریف خواهد شد زیرا این محتوا احساس طبیعی تر و راحت تر بودن در خانه می کنند.

در اینجا بخوانید:بیزینس کوچینگ چیست؟

ثابت شده است که بازاریابی محتوا کاملاً مؤثر است و می تواند ایجاد اعتماد کند. Stratabeat حتی دریافت که “80٪ از تصمیم گیرندگان مشاغل ترجیح می دهند اطلاعات مربوط به شرکت را در یک سری مقالات ، در مقابل یک تبلیغ دریافت کنند.”

اما مانند اکثر روش های بازاریابی دیجیتال ، بازاریابی محتوا چیزی نیست که بخواهید به آن کورکورانه بپردازید.

دقیقاً همانطور که یک تیم فوتبال بدون برنامه، وارد زمین نمی شود ، شما نمی خواهید بدون هیچ گونه برنامه ریزی استراتژی ، به طور تصادفی تولید محتوا کنید. در تحقیقات از موسسه بازاریابی محتوا و پروفسور بازاریابی دریافتند که ، “بازاریاب هایی که دارای یک استراتژی مستند هستند ، نه تنها مؤثرتر هستند بلکه با هر جنبه ای از بازاریابی محتوا کارآمدتر هستند.”

در اینجا پنج دلیل خاص وجود دارد که چرا شما هم اکنون به یک استراتژی بازاریابی محتوا نیاز دارید.

1) از انسجام داشتن اطمینان حاصل کنید.

بیشتر کمپین ها شامل توزیع چند کانال است که در آن محتوا در انواع رسانه ها پخش می شود. این نکته عالی در مورد بازاریابی محتوا است. آزادی زیادی وجود دارد ، بنابراین می توانید از طریق کانال های مختلف به مخاطبان خود دست پیدا کنید.

با این وجود ، یک مسئله که من دیدم بازاریابان درگیر هستند ، عدم انسجام کلی با محتوای آن ها است. اغلب اوقات ، همه ی مطالب را دربرمی گیرد و موضوعات بی شماری از مبحث را پوشش می دهد ، که می تواند برای مخاطب گیج کننده باشد.

در تجربه من ، شما احتمالاً بدون وجود یک استراتژی رسمی درگیر این مشکل هستید. اما با تدوین یک استراتژی مستند ، می توانید مسیر خود را به وضوح ترسیم کنید.

این تضمین می کند که موضوعات شما در دسته های منحصر به فرد خود قرار دارند و محتوایی را ایجاد خواهید کرد که با مخاطبان خود طنین انداز شود و به طور کلی با نام تجاری خود دریک راستا باشد.

2) یک هویت قوی برای برند ایجاد کنید. 

نام تجاری مؤثر هرگز بیش از این دوره  اهمیت نداشته است. با وجود بسیاری از بازارها که اکنون بیش از حد اشباع شده و تعداد بی شماری از موش ها در حال تعقیب پس از مقدار کمی پنیر هستند ، باید ایستادگی کنید تا خود را از توده ها متمایز کنید.

من عاشق بازاریابی محتوا به خاطر این واقعیت ساده هستم که این خروجی ایده آل به من اجازه می دهد تا شخصیتم بدرخشد و آنچه را که من بیان می کنم در جدول قرار گیرد. اما برای ایجاد یک هویت تجاری قوی ، فهمیدم که داشتن استراتژی ضروری است.

از یک فردی که  در انتخاب سبک ، لحن و رویکرد کلی مهارت دارد، کمک بگیرید و همچنین رسانه های خاصی وجود دارد که شما را راهنمایی می کند.

 

به عنوان مثال ، شاید به دنبال این باشید که مارک شما خیلی سنگین و سخت نباشد. علاوه بر این ، شما یک حس شوخ طبعی دارید و فرهنگ پاپ را درک می کنید. بنابراین ممکن است در آخرین شوق ویروسی پاسخی جدی ایجاد کرده و یک فیلم به موقع ایجاد کنید.

یک استراتژی بازاریابی محتوا به شما کمک می کند تا کشتی خود را هدایت کنید و اطمینان حاصل کنید که مسیر دلخواهتان را طی می کنید.

3) بهره وری از بازاریابی محتوای خود را افزایش دهید.

من فهمیدم که پاسخگو بودن به خودم برای پیشرفت چشمگیر است. بدون یک استراتژی، تشریح مقدار نیاز به تولید ، جایی که باید ارسال شود و چه موقع ، ممکن است پیدا کردن این موارد بسیار ساده باشد.

شاید هدف شما ایجاد دو پست بلاگ در هفته ، بروزرسانی پنج بار در هفته توییتر ، فیسبوک دو بار در هفته ، به روز کردن یک اینفوگرافیک در ماه و غیره باشد.اما به خودتان متعهد باشید.

هنگامی که شما یک استراتژی دارید ، همه اینها بسیار آسان تر می شوند ، و دستیابی به اهداف خود بسیار واقعی تر است.

4) الگوها را تحلیل کنید.

چیز دیگری که من در مورد موفقیت در بازاریابی محتوا آموخته ام این است که به لرزش و تغییر مداوم نیاز دارد. برخی از تکنیک ها، درخشان کار خواهند کرد ، در حالی که برخی دیگر شکست های ناامید کننده پیش رو خواهند داشت. این فقط بخشی از روند است.

با به دست آوردن مستندات کتبی در مورد آنچه انجام می دهید ، پیگیری پیشرفت خود، تعیین آنچه کار می کنید و چه چیزهایی، کار ساده ای نیست.

شما همچنین می دانید که در چه معیارهایی باید روی آنها تمرکز کنید تا درک بهتری از نحوه فعالیت کمپین خود به عنوان یک مدیر پروژه داشته باشید. این مسئله باید زمانی روشن شود که منطقه خاص به تجدید ساختار نیاز داشته باشد.

با جمع آوری داده های بیشتر ، می توانید سرانجام کمپین خود را به یک دستگاه روغنی تبدیل کنید و با راندمان، بی رحمانه کار کنید.

5) ROI خود را به حداکثر برسانید.

آیا می دانید که “بازاریابی محتوا 62 درصد کمتر از بازاریابی سنتی هزینه دارد و حدوداً سه برابر بیشتر از آن نتیجه بخش است؟” به نظر من ، بازاریابی محتوا ممکن است موثرترین استراتژی بازاریابی در همه زمان ها باشد.

بازاریابی محتوا واقعاً زمین بازی را سطح می دهد ، و شرکت های کوچک اغلب می توانند با شرکتهای بزرگتری رقابت کنند ، تا زمانی که یک کمپین هوشمندانه و خوب داشته باشند.

با ترسیم دقیق دوره خود و تدوین استراتژی جامع ، تقریباً تضمین می شود که به نتیجه مطلوب منتهی شوید.

با بهره وری بالاتر و حرکت کمتری انجام می شود ، این در نهایت باید به شما کمک کند بازده بالاتری از سرمایه گذاری خود را ببینید. به نوبه خود ، شما می توانید تعداد بیشتری از محتوا تولید کنید و در حالی که وقت و هزینه کمتری صرف می کنید ، پول های بیشتری دریافت کنید.
   

   نتیجه 

دانستن راهکارها و تعیین مسیر، جهت برنامه ریزی در بازاریابی محتوایی شما بسیار مهم است. به همین دلیل نمی توانم به اندازه کافی تأکید کنم که چقدر مهم است که یک استراتژی منحصر به فرد برای نام تجاری خود تهیه کنید. این امر بعداً وقت و ناامیدی زیادی را برای شما به همراه خواهد داشت و شما را قادر می سازد در مدت زمان معقول نتایج ملموس به دست آورید.